نکوصورت. [ ن ِ رَ ] ( ص مرکب ) نکوروی. نکوچهر. نکوچهره. نکوسیما. زیبا. زیباروی : هرکه بی سیرت خوب است نکوصورت جز همان صورت دیوار مپندارش.ناصرخسرو.مرد نکوصورت بی علم وشکرسوی حکیمان به حقیقت بت است.ناصرخسرو.
نکوصورت ؛ خوب صورت. زیبا :هرکه بی سیرت خوبست نکوصورتجز همان صورت دیوار مپندارش. ناصرخسرو.+ عکس و لینک