نکوخواهی. [ ن ِ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل نکوخواه. صفت نکوخواه. خیرخواهی. خیراندیشی. رجوع به نکوخواه شود : بر او نام نکوخواهی بماندهمان در نسل او شاهی بماند.نظامی.|| نصیحت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نیک خواهی شود.