نکوخو. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) با حسن خلق. خلیق. خوش خلق. ( یادداشت مؤلف ). نکوخوی : زنده تر از آنید و به نیروتر ازآنیدوالاتر از آنید و نکوخوتر از آنید.منوچهری.بدخو شود از عشرت او سخت نکوخوعاقل شود از عادت او سخت موله.منوچهری.