نکو امدن

لغت نامه دهخدا

( نکو آمدن ) نکو آمدن. [ ن ِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) مطبوع و پسندیده بودن. نیک افتادن. شایسته و درخور بودن :
این نکو ناید ار ز من پرسی
خوک بر تخت و خرس بر کرسی.
سنائی.

فرهنگ فارسی

( نکو آمدن ) مطبوع و پسندیده بودن . نیک افتادن . شایسته و درخور بودن .

پیشنهاد کاربران

بپرس