نکران

لغت نامه دهخدا

نکران. [ن َ ] ( ع ص ، از اتباع ) از اتباع سَکْران است : رجل سَکْران نَکْران. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سکران شود.

نکران. [ ن ُ ] ( ع اِمص ) جحود. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس