نکته یابی

لغت نامه دهخدا

نکته یابی. [ ن ُ ت َ / ت ِ] ( حامص مرکب ) عمل نکته یاب. رجوع به نکته یاب شود.

فرهنگ فارسی

عمل نکته یاب .

پیشنهاد کاربران

راهروی دادگاه . سه عصر
مرد موکل آمد. او کلاه طوسی و مرد دوم موهای کمی دارد. مرد سوم در دادگاه آماده ی صدور حکم. صدای سرد کسی ، حکم صادره را اعلام کرد. سی و دوماه.
حکم اما و اگری دارد؟

بپرس