نکته گیر

/noktegir/

مترادف نکته گیر: خرده گیر، منتقد، ناقد، نقاد، نکته سنج

معنی انگلیسی:
caviller, critic

لغت نامه دهخدا

نکته گیر. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( نف مرکب ) عیب گیر. ( آنندراج ). اعتراض کننده. ( ناظم الاطباء ). ایرادگیرنده. معترض. ( فرهنگ فارسی معین ). خرده گیر. ناقد. نقاد :
نکته گیری به کار نکته شگفت
بر حدیثی هزار نکته گرفت.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ایراد گیرنده معترض .

فرهنگ عمید

ایرادگیر، اعتراض کننده.

مترادف ها

prig (اسم)
ادم خودنما، دله دزد، ایرادگیر، شخص منفور، نکته گیر

پیشنهاد کاربران

بپرس