نکته سنج

/noktesanj/

مترادف نکته سنج: باریک بین، خوش طبع، دقیق، ظریف، ظریف طبع، نکته پرداز، نکته دان، نکته گیر

معنی انگلیسی:
discriminating, punctilious, witty, sagacious, ingenious

لغت نامه دهخدا

نکته سنج. [ ن ُ ت َ / ت ِ س َ ] ( نف مرکب ) کسی که در سخن اندیشه می کند و آن را می سنجد. سخن دان. اهل کلام. ( ناظم الاطباء ). آنکه نکته های باریک و لطیف را درک و بیان کند. ( فرهنگ فارسی معین ). دقیقه یاب. دقایق شناس :
باز کلک نکته سنجم مطلعی از سر گرفت
مطلعی چون شعله آه از دلم شد رونما.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
|| نکته گیر. خرده گیر.

فرهنگ معین

( ~. سَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. )باریک - بین ، تیز فهم .

فرهنگ عمید

شخص باریک بین و تیزفهم و خوش ذوق که در سخن اندیشه می کند.

جدول کلمات

دقیق

مترادف ها

scrutator (اسم)
باریک بین، نکته سنج

punctilious (صفت)
دقیق، نکته سنج، بسیار مبادی اداب

پیشنهاد کاربران

بپرس