نکته دانی

/noktedAni/

لغت نامه دهخدا

نکته دانی. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) عمل نکته دان. فراست. هوشمندی. زیرکی. نکته دان بودن. رجوع به نکته دان شود : دیباچه مجموعه نکته دانی. ( حبیب السیر ج 3 ص 1 ). و به نیزه ٔخطی قلم اقلیم نکته دانی بگرفت. ( حبیب السیر ص 123 ).

فرهنگ فارسی

دانستن و درک نکته های باریک و لطیف .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص . ) دانستن مفاهیم دقیق و باریک .

پیشنهاد کاربران

بپرس