نکته بین


مترادف نکته بین: باریک بین، دقیق، نکته دان، نکته سنج

معنی انگلیسی:
observant, perceptive

لغت نامه دهخدا

نکته بین. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( نف مرکب ) آنکه اعتراض می کند و ایراد می گیرد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نکته گیر شود. || که دقایق و نکات و ریزه کاری های کاری یا سخنی را درمی یابد.

فرهنگ فارسی

آنکه اعتراض می کند و ایراد می گیرد ٠ یا که دقایق و نکات و ریزه کاری های کاری یا سخنی را در می یابد .

مترادف ها

particular (صفت)
دقیق، خاص، مخصوص، منحصر بفرد، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص، نکته بین

فارسی به عربی

معین

پیشنهاد کاربران

نادره بین. [ دِ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) نکته بین :
در مجلس جان گوش سرت پندشنو باد
در عالم جان چشم دلت نادره بین باد.
سنائی.
نادره بین

بپرس