نکاشته. [ ن َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) که هنوز کاشته نشده است. بذری که هنوز آن را در زمین پنهان نکرده اند و نکاشته اند. || زمین بایر. که در آن کشت و زرع نکرده اند. || ( ق مرکب ) بی آنکه بکارد: نکاشته می درود؛ رنج نابرده گنج می طلبد و می یابد.
فرهنگ فارسی
که هنوز کاشته نشده است . بذری که هنوز آنرا در زمین پنهان نکرده اند و نکاشته اند . یا زمین بایر .