نکات

/nokAt/

برابر پارسی: نکته ها

لغت نامه دهخدا

نکات. [ ن ِ ] ( ع اِ ) ج ِ نکته ، به معنی خجک. ( آنندراج ). رجوع به نکته شود. || نکته ها و اندیشه ها و لطیفه ها و مطالب دقیقه و رموز و علامات پنهانی . ( ناظم الاطباء ). رجوع به نکته شود.

نکات. [ ن َک ْ کا ] ( ع ص ) سخت عیب کننده مردم را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). طَعّان درباره مردم. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

جمع نکته
(اسم ) جمع نکته . توضیح جمع [ نکته ] مانند [ نقاط ] اغلب ( در تداول ) بضم نون خوانده میشود ولی (در اصل ) بکسر آن است . فیو می گوید : النکته فی الشئ کالنقطه والجمع نکت و نکات مثل برمه و برم و برام و نکات بالضم عامی .
سخت عیب کننده مردم را . طعان دربار. مردم .

فرهنگ معین

(نِ ) [ ع . ] (اِ ) جِ نکته .

فرهنگ عمید

= نکته

پیشنهاد کاربران

نکته ( تَک:نکته٬ رَمَن:نکات ) این واچ پارسی است٬ تازی شده ی آن هست: نقطه به چم و ماناک:
۱ - خَجَک٬ دیل.
۲ - خرده.
۳ - نَغزَک٬ سخن نغز.
نمونه: نکته پرداز: نَغزَک پرداز٬ سخن پرداز.
نکات:نکات مهم. هم معنی
نکات:نکات ها. هم خانواده
نکات:ندارد. متضاد
نکات:نکات مهم. هم معنی
نکات:نکات ها. هم خانواده
نکات ندارد . متضاد
نکات:
معنی:کار های مهم
مخالف:ندارد.
افزوز

بپرس