نژمند. [ ن ِ م َ ] ( ص ) محترم. بزرگوار. ( ناظم الاطباء ) ( اشتنگاس ). بامهابت. ( از شعوری ) : آن یکی نژمند صاحب عز و جاه هوشمند و عاقل و پرانتباه ( ؟ ).میرنظمی ( از شعوری ).|| پریشان. دلتنگ.غمگین. ( ناظم الاطباء ) ( اشتنگاس ). غصه دار. ( از شعوری ص 399 ).