نژغار

لغت نامه دهخدا

نژغار. [ ن َ ] ( اِ ) بانگ. نعره. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اوبهی ) ( شعوری ). فریاد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). صدای بلند. ( شعوری ). مصحف ژغار و زغار است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به ژغار و زغار شود.

فرهنگ معین

(نَ ) (اِ. ) بانگ ، فریاد، نعره .

فرهنگ عمید

بانگ، فریاد، نعره.

پیشنهاد کاربران

بپرس