نژادپرستی زیست محیطی مفهومی در جنبش عدالت زیست محیطی است که در طول دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در ایالات متحده و خارج از آن توسعه یافت. این اصطلاح برای توصیف بی عدالتی زیست محیطی که در یک بافت نژادی هم در عمل و هم در سیاست رخ می دهد، استفاده می شود. [ ۱] در زمینه ایالات متحده، نژادپرستی محیطی اغلب بر نابرابری بین مناطق شهری و برون شهری پس از پرواز سفیدپوستان تأکید می کند. در سطح بین المللی، نژادپرستی زیست محیطی می تواند به اثرات تجارت جهانی زباله، مانند تأثیر صادرات زباله های الکترونیکی به چین که منفی است از کشورهای توسعه یافته، و همچنین آسیب پذیری خاص گروه های بومی در برابر آلودگی محیط زیست اشاره کرد.
«نژادپرستی محیطی» اصطلاحی است که در سال ۱۹۸۲ توسط بنجامین چاویس، مدیر اجرایی قبلی کمیسیون عدالت نژادی کلیسای متحد مسیح ( UCC ) ابداع شد. سخنرانی چاویس در مورد زباله های خطرناک بی فنیل پلی کلره در محل دفن زباله PCB کانتی وارن، کارولینای شمالی پرداخت. چاویس این اصطلاح را چنین تعریف کرد:
تبعیض نژادی در سیاست گذاری زیست محیطی، اجرای مقررات و قوانین، هدف قرار دادن عمدی جوامع رنگین پوست برای تأسیسات زباله های سمی، تأیید رسمی حضور تهدید کننده زندگی سموم و آلاینده ها در جوامع ما، و سابقه محرومیت از مردم رنگ از رهبری جنبش های بوم شناسی است.
جنبش عدالت محیطی تقریباً همزمان با جنبش حقوق مدنی آغاز شد. جنبش حقوق مدنی با بازتاب توانمندسازی و نگرانی مرتبط با کنش سیاسی بر بسیج مردمی که نگران محله ها و سلامت خود بودند، تأثیر گذاشت. در اینجا دستور کار حقوق شهروندی و محیط زیست با یکدیگر هماهنگ شدند. به رسمیت شناختن نژادپرستی زیست محیطی یک کاتالیزور اصلی جنبش اجتماعی عدالت زیست محیطی است که در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ آغاز شد. در حالی که نژادپرستی زیست محیطی به طور تاریخی با جنبش عدالت زیست محیطی گره خورده است، در طول سال ها این اصطلاح به طور فزاینده ای از هم جدا شده است. در پاسخ به موارد نژادپرستی زیست محیطی، سازمان ها و کمپین های مردمی توجه بیشتری را به نژادپرستی زیست محیطی در سیاست گذاری معطوف کرده اند و بر اهمیت داشتن نظرات اقلیت ها در سیاست گذاری تأکید می کنند.
دکتر بولارد با بسط این تعریف در «میراث آپارتاید آمریکایی و نژادپرستی محیطی» گفت که نژادپرستی محیطی: به هر روی خط مشی یا دستورالعملی اشاره دارد بر افراد، گروه ها یا جوامع بر اساس نژاد یا رنگ پوست تأثیر به طور متفاوت می گذارد یا ضرر می رساند ( خواه ناخواسته یا مورد نظر ) . عدالت زیست محیطی با موانعی که مانع از دسترسی برابر به کار می شود مبارزه می کند[ نیازمند شفاف سازی] ، تفریح، آموزش، مذهب و محله های امن از جملهٔ این موارد هستند. جوآن مارتینز آلیر در «محیط زیست گرایی معمولی» می نویسد که عدالت زیست محیطی «به این نکته اشاره می کند که رشد اقتصادی متأسفانه به معنای افزایش تأثیرات زیست محیطی است و بر جابجایی جغرافیایی منابع و فرورفتگی ها تأکید می کند». [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف«نژادپرستی محیطی» اصطلاحی است که در سال ۱۹۸۲ توسط بنجامین چاویس، مدیر اجرایی قبلی کمیسیون عدالت نژادی کلیسای متحد مسیح ( UCC ) ابداع شد. سخنرانی چاویس در مورد زباله های خطرناک بی فنیل پلی کلره در محل دفن زباله PCB کانتی وارن، کارولینای شمالی پرداخت. چاویس این اصطلاح را چنین تعریف کرد:
تبعیض نژادی در سیاست گذاری زیست محیطی، اجرای مقررات و قوانین، هدف قرار دادن عمدی جوامع رنگین پوست برای تأسیسات زباله های سمی، تأیید رسمی حضور تهدید کننده زندگی سموم و آلاینده ها در جوامع ما، و سابقه محرومیت از مردم رنگ از رهبری جنبش های بوم شناسی است.
جنبش عدالت محیطی تقریباً همزمان با جنبش حقوق مدنی آغاز شد. جنبش حقوق مدنی با بازتاب توانمندسازی و نگرانی مرتبط با کنش سیاسی بر بسیج مردمی که نگران محله ها و سلامت خود بودند، تأثیر گذاشت. در اینجا دستور کار حقوق شهروندی و محیط زیست با یکدیگر هماهنگ شدند. به رسمیت شناختن نژادپرستی زیست محیطی یک کاتالیزور اصلی جنبش اجتماعی عدالت زیست محیطی است که در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ آغاز شد. در حالی که نژادپرستی زیست محیطی به طور تاریخی با جنبش عدالت زیست محیطی گره خورده است، در طول سال ها این اصطلاح به طور فزاینده ای از هم جدا شده است. در پاسخ به موارد نژادپرستی زیست محیطی، سازمان ها و کمپین های مردمی توجه بیشتری را به نژادپرستی زیست محیطی در سیاست گذاری معطوف کرده اند و بر اهمیت داشتن نظرات اقلیت ها در سیاست گذاری تأکید می کنند.
دکتر بولارد با بسط این تعریف در «میراث آپارتاید آمریکایی و نژادپرستی محیطی» گفت که نژادپرستی محیطی: به هر روی خط مشی یا دستورالعملی اشاره دارد بر افراد، گروه ها یا جوامع بر اساس نژاد یا رنگ پوست تأثیر به طور متفاوت می گذارد یا ضرر می رساند ( خواه ناخواسته یا مورد نظر ) . عدالت زیست محیطی با موانعی که مانع از دسترسی برابر به کار می شود مبارزه می کند[ نیازمند شفاف سازی] ، تفریح، آموزش، مذهب و محله های امن از جملهٔ این موارد هستند. جوآن مارتینز آلیر در «محیط زیست گرایی معمولی» می نویسد که عدالت زیست محیطی «به این نکته اشاره می کند که رشد اقتصادی متأسفانه به معنای افزایش تأثیرات زیست محیطی است و بر جابجایی جغرافیایی منابع و فرورفتگی ها تأکید می کند». [ ۲]
wiki: نژادپرستی زیست محیطی