⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )
•
⚫ واژه: نِپاهِش
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhesh
•
⚫ همتای انگلیسی: Observation
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
•
⚫ واژه: نِپاهِش
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhesh
•
⚫ همتای انگلیسی: Observation
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
رصد کردن، مشاهده ی منظم و هدفمند سوژه ای، برای به دست آوردن نتایج خاص، بویژه در علوم تجربی کاربرد بسیار دارد
اوبسرواسیون: observation: نِپاهش
واژه ی باستانی اریایی برای رصد و مشاهده علمی.
از ستاک نپاهیدن
( پیش نِهاده دکتر محمد ملایری )
واژه ی باستانی اریایی برای رصد و مشاهده علمی.
از ستاک نپاهیدن
( پیش نِهاده دکتر محمد ملایری )
نِپاهش برابر پارسی رَصَد کردن است. نپاهیدن = رَصَدنمووددن ، نپاهشگر= رَصَد گر، نِپاهشگاه = رَصَدخانه.
وبرابر انگلیسی آن Observation Observqzion و در فرانسه به آن آبزرواسیوون ودر ایتالیاییOsservazione می باشد.
وبرابر انگلیسی آن Observation Observqzion و در فرانسه به آن آبزرواسیوون ودر ایتالیاییOsservazione می باشد.
برابر پارسی observation. از پایه ای ترین کارهای دانِشیک
رصد، مشاهده، observation