نوییدن

لغت نامه دهخدا

نوییدن. [ دَ ] ( مص ) نوحه کردن. ( انجمن آرا ) ( از برهان ). نالیدن. ( از برهان ). نوا کردن. ( از آنندراج ). به بانگ بلند گریه کردن و زاریدن. ( ناظم الاطباء ). نویدن. رجوع به نویدن شود :
کسی که کان عسل شد چرا ترش گوید
کسی که مرده ندارد چرا همی نوید.
مولوی ( از انجمن آرا ).
|| لرزیدن. ( از برهان ). رجوع به نویدن شود.

فرهنگ عمید

گریه و زاری کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس