نویسه

/nevise/

مترادف نویسه: حرف

برابر پارسی: وات

لغت نامه دهخدا

نویسه. [ ن ُ س َ / س ِ ] ( اِ ) آژفنداک. قوس و قزح. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوسه و نوشه و نوس شود.

فرهنگ فارسی

آژفنداک ٠ قوس و قزح ٠

مترادف ها

letter (اسم)
حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده

grapheme (اسم)
حرف، یکی از حروف الفباء، نویسه

فارسی به عربی

رسالة

پیشنهاد کاربران

وات، حرف. آنچه در زبان انگلیسی character, letter گویند.

بپرس