نویسنده، در شکل عامیانه؛ در اشاره به پدیدآورنده یک متن ( تقریباً هر متنی ) گفته می شود. اما از نظر تخصصی، نویسنده به کسی گفته می شود که؛ به طور حرفه ای، نوشتن را در زندگی خود دنبال می کند. واژهٔ نگارنده نیز، گاه مترادف با کلمه ی نویسنده به کار می رود.
واژه نویسنده، در حال حاضر، شکل کامل تری یافته و علاوه بر مورد استفاده قرار گرفتن در خطاب به
داستان نویسان به افرادی که در زمینه های دیگری نیز می نویسند، گفته می شود. مانند؛ نویسندگان
نمایش نامه که به آن ها
نمایش نامه نویس یا نویسندهٔ متن
فیلم که به آن ها
فیلم نامه نویس می گویند. همچنین؛ هر کسی که به طور حرفه ای این کار را انجام می دهد. برای مثال؛ شخصی که بابت یک دستمزد مشخص، متنی را می نگارد به طور عرف نویسنده است. اما شخصی که، تنها گه گاه به نوشتن متون شخصی می پردازد، متعارفاً نویسنده خطاب نمی شود.
پرویز ناتل خانلری: «اگر نویسندگی را در کل به معنی عمل کسی که می نویسد بگیریم، هر کس را که بنویسد، اگر چه نوشتهٔ او سیاههٔ خرج خانه یا دفتر حساب دکانش باشد، نویسنده باید خواند. در این حال نویسندگی کار دشواری نیست.
الفبا را باید شناخت و مختصر خطی باید داشت که خواندنی باشد. اما در اصطلاح، این گونه کسان نویسنده خوانده نمی شوند، نویسنده کسی را گویند که کارش این است، یعنی معانی و مطالبی در ذهن دارد که از آن سود یا لذتی عام برای خوانندگان حاصل می شود و آن معانی را به طریقی می نویسد که همه به
خواندن نوشتهٔ او رغبت می کنند و از آن لذت یا سود می برند. معنی نویسنده در عرف، باز هم از این خاص تر است، کسی که کتابی دربارهٔ
نجوم بنویسد، اگر چه اصول این
علم را درست بیان کرده و نکته های تازه ای در آن به میان آورده، نویسنده نیست،
منجم است. مؤلف کتاب های تاریخ و
جغرافیا و
فیزیک و
شیمی را هم نویسنده نمی خوانند، عنوان این پژوهندگان: مورخ، فیزیک دان،
شیمی دان است. اما اگر کسی در یکی از رشته ها کتابی بنویسد که هنرش در انشای عبارت و بیان مطلب، دل نشین و ستودنی باشد، او را گذشته از عنوانی که دارد، نویسنده هم می خوانند. پس نویسندگی هنر خوب و زیبا نوشتن است. »[ ۱]
نویسنده، شخصی واقعی است که متنی خلق می کند. نباید نویسنده را با
راوی یا نویسندهٔ نهفتهٔ روایت اشتباه گرفت. نویسندهٔ نهفته نه نویسندهٔ واقعی اثر است، نه راوی. نویسندهٔ نهفته تصویری از نویسنده است که در خلال خواندن روایت در ذهن خواننده شکل می گیرد. به راحتی ( و برای ادا کردن حق مطلب ) می توان نویسندهٔ نهفته را «نویسندهٔ استنباط شده» از سوی خواننده نامید. [ ۲]