نوگفاره. [ ن َ /نُو گ ُ رَ / رِ ] ( ص ) هرزه گوی. پرگوی. نوگواره. ( برهان قاطع ). بسیارگوی. ( از سروری ) ( از صحاح الفرس ). پرحرف. نوگفار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوگواره شود.