نوپا
/nowpA/
مترادف نوپا: نوخاسته، نوخیز، نوزاد، نوچه، نوبنیاد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
تازه براه افتاده: مادر بچه هامهدی کودک نوپا را ...پهلوی خود ببازی و حرف سرگرم کرده بود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] چیزی یا کسی که به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده: شرکت نوپا.
پیشنهاد کاربران
جوان، کوچک، تازه، جدید، بی تجربه،
نوپا
خرده پا