نوهم

لغت نامه دهخدا

نوهم. [ هَُ ] ( عدد ترتیبی ، ص نسبی ) نهم. ( فرهنگ فارسی معین ). عدد ترتیبی بعد از هشتم و پیش از دهم : اندامهای مفرد سیزده اندام است... هشتم رباطات... و نوهم اغشیه. ( هدایةالمتعلمین ص 16، از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

نهم : (( اندامهای مفرده سیزده اندام است یکی استخوان و دیگر پوست و سدیگر گوشت ... و هشتم رباطات ... و نوهم ...اغشیه ... ) ) ( هدایه االمتعلمین . چا. دکترمتینی . ۱۶ )

پیشنهاد کاربران

بپرس