نوطه

لغت نامه دهخدا

( نوطة ) نوطة. [ ن َ طَ ] ( ع اِ ) چینه دان مرغ. ( منتهی الارب ). حوصلة. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || آماس سینه شتر یا آماس اعلای سینه یا آماس بن ران یا غدود شکم شتر، و آن مهلک است. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || کینه و ناراستی. ( منتهی الارب ). حقد و غل. ( از اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || طلحستان یا طرفازار. ( منتهی الارب ). طلح زار. زمینی که طلح یا طرفاء فراوان در آن روید. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || زمینی که در وسط آن درخت باشد و در طرفین آن نباشد و از مسیر سیل مرتفع باشد . ( از اقرب الموارد ). || جای بلند از آب یا جائی که نه رودبار باشد و نه پشته. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || میان پشت و سرین. ( منتهی الارب ). مابین عَجُز و متن. ( متن اللغة ). رجوع به نوض شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس