نوشین لب
فرهنگ اسم ها
معنی: نوش لب، دارای لبی شیرین، شیرین لب
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
او سمن سینه و نوشین لب و شیرین سخن است
مشتری عارض و خورشیدرخ و زهره نقاب.
فرخی.
ز نوشین لب خویش بگشاد بندنظامی.
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان بحث سرّ عشق و ذکر حلقه عشاق بود.
حافظ.
فرهنگ فارسی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید