نوشنده


معنی انگلیسی:
drinker, one who drinks

لغت نامه دهخدا

نوشنده. [ ش َ دَ / دِ ] ( نف ) آشامنده. شارب. درکشنده. که مایعی را می نوشد.

فرهنگ فارسی

آشامنده . شارب . در کشنده . که مایعی را می نوشد .

فرهنگ عمید

کسی که آب یا نوشابه می خورد، آشامنده.

جدول کلمات

اشام

مترادف ها

quaffer (اسم)
نوشنده، باده گسار

پیشنهاد کاربران

بپرس