نوستن

لغت نامه دهخدا

نوستن. [ ن َ وِ ت َ ] ( مص ) نالیدن و زاریدن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوسته شود.

نوستن. [ ن ُ وِ ت َ ] ( مص ) نوشتن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوشتن و نبشتن شود.

پیشنهاد کاربران

نوستن واژه ای ساسانی بوده برابر با اعلام کردن امروزی ک از دید من بس در خور بکار بردنه
در زبان اوستایی و ساسانی نوستن همان اعلام کردن است
او نوست ( اعلام کرد ) که میخواهد برود
nustn
بدون حتی یک مصوت خوانده میشود
در کوردی به معنای خوابیدن است
نوستوه:خوابیده
معادل دیگر آن "خه وتن" است
خه وتوم:خوابیده ام

بپرس