نوستن

لغت نامه دهخدا

نوستن. [ ن َ وِ ت َ ] ( مص ) نالیدن و زاریدن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوسته شود.

نوستن. [ ن ُ وِ ت َ ] ( مص ) نوشتن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوشتن و نبشتن شود.

پیشنهاد کاربران

همانگونه که اقای آریا فرمودند، در پارسی میانه فعل نِوِستن، نِویدیدن بمعنای اعلام کردن، و دعوت کردن بکار می رفته؛ تا کنون بن کنونی این فعل، یعنی نوید، بمعنای خبر خوش، و دعوت مستعمل است. به نظر بنده این فعل شایسته ی احیا کردن است چرا که از احاظ زبان شناختی با افعال پارسی کنونی سازگاری دارد، و می توان ان را به عنوان مترادف اعلام کردن و دعوت کردن بکار برد که هر دو مترادف های کمی دارند. از انجا که معنای این فعل به معنای نوید در پارسی کنونی شباهت زیادی دارد، می توان کاربرد های نوید را حفظ کرد و کاربرد های نو را بر ان افزود. ریخت کنونی این فعل نَوِستن، نِوِستن، و نَویدیدن، نِویدیدن است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع:
A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie

نوستن واژه ای ساسانی بوده برابر با اعلام کردن امروزی ک از دید من بس در خور بکار بردنه
در زبان اوستایی و ساسانی نوستن همان اعلام کردن است
او نوست ( اعلام کرد ) که میخواهد برود
nustn
بدون حتی یک مصوت خوانده میشود
در کوردی به معنای خوابیدن است
نوستوه:خوابیده
معادل دیگر آن "خه وتن" است
خه وتوم:خوابیده ام