یاد گذشته ها ، حسرت گذشته ها
دریغندگی: نوستالوژی.
دریغیدن: دریغ خوردن.
دریغانیدن: دریغ دادن.
باش که بدیغانمتان: باش که سر دریغ بیارومتان.
دریغانندگی: نوستالوژی دادگی: سر نوستالوژی آوردی.
اخ! اخ! چی یک زمانی بود، چی یک عیش و نوشی بود، همه را خدا بخاطر عبادت خود گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
ای خدای دریغاننده چرا ما را می دریغانی؟ تا کی اخ و وخ بگوییم.
دریغیدن: دریغ خوردن.
دریغانیدن: دریغ دادن.
باش که بدیغانمتان: باش که سر دریغ بیارومتان.
دریغانندگی: نوستالوژی دادگی: سر نوستالوژی آوردی.
اخ! اخ! چی یک زمانی بود، چی یک عیش و نوشی بود، همه را خدا بخاطر عبادت خود گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
ای خدای دریغاننده چرا ما را می دریغانی؟ تا کی اخ و وخ بگوییم.
خاطره انگیز. احساس خوشایندی که با یادآوری گذشته فرد در وی حاصل می شود.
خاطره انگیز
یادوخاطره ای که فردورزشکارکه اینک درجایگاه پیشکسوتان بااعتناواحترام ازوی یادمی کنند
خاصاپهلوانان کشتی باچوخه که درخراسان بزرگ مرسوم است
وقتی پهلوانان گذشته واردمیدان میشودمردم باشوق نگاهش میکنندوبرای ورودش دست میزنند
خاصاپهلوانان کشتی باچوخه که درخراسان بزرگ مرسوم است
وقتی پهلوانان گذشته واردمیدان میشودمردم باشوق نگاهش میکنندوبرای ورودش دست میزنند
یادوخاطره ی یک آهنگ دلنشین گذشته
یاعرق پیراهن ورزشی که بادیدنش فردی که درجایگاه پیشکسوتان احساس سرمستی میکند
( لباس چوخه )
یاعرق پیراهن ورزشی که بادیدنش فردی که درجایگاه پیشکسوتان احساس سرمستی میکند
( لباس چوخه )
نوستالوژی . نوستالژی . ( از انگلیسی: nostalgia ) . «یادمانه» . «حسرت گذشته را خوردن» . «خوش گذشتگی» . «شادگذشتگی»
حس خوشایندی که با یادآوری گذشته فرد در وی حاصل می شود.
افزایش احساس غربت . دلتنگی برای میهن در اثر دیدن نشانه ای از آن.
حس خوشایندی که با یادآوری گذشته فرد در وی حاصل می شود.
افزایش احساس غربت . دلتنگی برای میهن در اثر دیدن نشانه ای از آن.