Sol Novus با تلفظ سول نووس به معنای خورشید نو که در زبان سمبلیک لاتین در مقایسه با را ( Ra یا Re ) خدای خورشید در زبان و فرهنگ مصریان و در میدان رقابت القاب به ایسا اطلاق میشده، از سه کلمه ساخته شده : sol یا سول در زبان رومیان یعنی خورشید که معادل هِلیوس در زبان یونانی بوده و Nov با تلفظ نوو به معنای نو که ریشه در زبان فارسی داشته و us با تلفظ اوس، مخفف " او است " بوده. لذا سول نووس در اصل و ریشه به معنای زیر بوده : او خورشید نو است. کارل گوستاو یونگ بنیانگذار روانشناسی تحلیلی، خورشید را سمبل کهن الگوی " خود " در ناآگاه مشترک جمعی تصور نموده. در سرزمین بابل هم گویا مادر نمرود قبل از تولد فرزندش، در خواب دیده بوده باشد که خدای خورشید مصریان با او همبستر شده و حاصل آن یک فرزند پسر یعنی نمرود ( نم یا رطوبت رود ) بوده است. از دیدگاه فردی من در اطراف خورشید یا " خود " درونی هر فرد انسانی ( که از دیدگاه یونگ در مرکز کل ساختار روان قرار دارد ) هفت مدار وجود دارد و روی آن مدارات ده کهن الگوی انسان آسمانی در سیر و سلوک اند. روی مدار بیرونی یک مرد یا یک زن و روی مدار دوم از بیرون بسوی درون یک زن یا مرد ( نیم زوج های آسمانی هر کدام از افراد انسانی روی مدار بیرونی ) و روی مدار سوم باز هم یک مرد یا یک زن و روی مدار چهارم یک زن یا یک مرد ( زن و مرد های موجود روی مدارات سوم و چهارم هم نیمزوج های آسمانی همدیگر می باشند ) و روی مدار پنجم دو مرد یا دو زن و روی مدار ششم بازهم دو زن یا دو مرد ( که نیمزوج های هِموی آسمانی همدیگرند ) و در مدار آخری و درونی نزدیک به خورشید مرکزی خود یا خویشتن، یک مرد و یک زن که نیمزوج های دوقلوی آسمانی غیر همجنس همدیگرند. نتیجه اینکه برخلاف کهن الگو های باغ بهشتی بابا آدم و ننه حوای ادیان ابراهیمی که گویا کلیه ی افراد انسانی از نسل آندو باشند و برخلاف کهن الگوهای زمینی آنیما و آنیموس از دیدگاه یونگ، من معتقدم که هر فرد انسانی دارای ده تا کهن الگوی آسمانی خاص و ویژه خویش می باشد، بصورت پنج مرد و پنج زن خودی که شش تا از آنها بصورت سه زوج غیر همجنس یا هترو و دو زوج همجنس یا هِمو ( دو مرد و دو زن خودی ) آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند. نکته بسیار مهم در این زمینه اینست که آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ده عالم یا دنیا زیر سقف ده آسمان و روی ده کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در هفت عالم یا دنیا زیر سقف هفت آسمان و روی هفت کره زمین. و نکته بسیار مهم دیگر در باره اینست که یکی از فرمولبندی ژرف و بنیادی و بسیار مهم کلامی قرآن به شکل 《سماوات سبع و الارض 》 یعنی هفت آسمان و یک کره زمین در مرکز مشترک آنها، حقیقت ندارد بلکه بصورت 《 السماوات و الارضین سبع》یعنی آسمان ها و زمین های هفتگانه.
... [مشاهده متن کامل]
یک روز یا شبی ناگهان بر خواست صدائی گُنگ و روئیا وار از ژرفنای وجود و طنین افکند در گوش سر و دل آبراهام در سرزمین مِزوپوتام/ بخوبی بدان و آگاه باش که" جوده" خبر یا پیام است و "ده را بجوی" ابلاغ امر و فرمان من به گوشان سر و دل پوینده ی تو بطور تام /.
سوال : بعد از طلوع و غروب آفتاب های آبراهام و سارا و ایسما ایل و ایساّک یا ایسا اک تا پیامبر اسلام و تا کنون کی میتواند در میدان معارف گوناگون وحیانی ادیان، خورشیدی نو تر باشد؟ بدون ادعای برگزیدگی و رسالت.
ننُووس ، چاره نُووس در زبان لکی یعنی: ۱. نوشتن ، ۲. چاره نووس یعنی پروردگارعالم ، خدا
و مصادر نُووسونم ، نُوسوونِت، نُووسونمون ، نُووسونمونهَ
یعنی: نوشتن، نوشتی ، نوشت، الان نوشتیم، قبلاً نوشتیم
نوس =noos
درزبان لکی به معنای فعل امر منفی //نایست //می باشد .
نوسم =نایستم . نوسیم /نوسیمن =نایستیم
نویسین=نایستی. نوسینان=نایستید
نوسه =نایستد. نوسان =نایستند
نوس: بینی. [به این معنی درهیچ منبعی یافت نشد].
نمونه:عباسجان که نوس ونفس به دست های قدیر چسبانیده بود. ( کلیدر ج ۹ص ۲۴۶۲ ) محمدجعفر نقوی
نوس معنی" بینی" رو میده که از انگلیسی وارد شده ( nose )