نوزا

/nowzA/

لغت نامه دهخدا

نوزا. [ ن َ / نُو ] ( نف مرکب ) آنکه بار اول زائیده است. که بار اول است که زاییده و بچه آورده است. ( از یادداشت مؤلف ). || زنی که به تازگی زاییده است. که تازه فارغ شده است.

فرهنگ فارسی

آنکه بار اول زائیده است ٠ که بار اول است که زاییده و بچه آورده است ٠ یا زنی که بتازگی زاییده است ٠ که تازه فارغ شده است ٠٠٠

گویش مازنی

/nozaa/ بدیمن – بد شگون

مترادف ها

regenerator (اسم)
تقویت کننده، باز زاد، نوزا، بوجود اورنده

پیشنهاد کاربران

تازه زا. نو ظهور. نو پدیدار.
نمونه: بر سینه کش پر سنگلاخ ونوزای فردا. ( کلیدر ج۸ص ۲۳۱۶ ) محمدجعفر نقوی

بپرس