نوریاب

لغت نامه دهخدا

نوریاب. [ نورْ ] ( نف مرکب ) نوریابنده. نورگیرنده. مستنیر :
مشعل ماه از رخ او نوریاب
شعله مهر رخ او دورتاب.
کاتبی.
تا بود از شعشعه آفتاب
سطح معلای فلک نوریاب.
( از حبیب السیر ).

نوریاب. [ نورْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج ، در 4 هزارگزی شمال غربی پاوه بر سر راه پاوه به نوسود، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توت و عسل و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

نوریآب، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان هولی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۶۶ نفر ( ۲۵۵خانوار ) بوده است.
عکس نوریابعکس نوریاب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس