نورانیت. [ نی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) روشنائی. تشعشع. تابانی. ( ناظم الاطباء ). نورانی بودن. روشنی. تابناکی.نورانیة. [ نی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) نورانیت. نورانی بودن. || ( ص نسبی ) مؤنث نورانی. منسوب به نور. رجوع به نور شود.