نورالدین کیانوری ( ۱۲۹۴ - ۱۳۷۸ ) دبیر اوّل حزب توده ایران از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۲ بود.
زندگی شخصی [ویرایش]
نورالدین کیانوری فرزند شیخ مهدی نوری، نوهٔ شیخ فضل الله نوری و از اهالی روستای بلده در مازندران بود. او تحصیلات خود را در ایران و آلمان انجام داد و از دانشگاه آخن دکترای مهندسی راه و ساختمان گرفت. [۱] در سال ۱۳۲۳ با مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما ازدواج کرد. مریم فیروز تا پایان عمر در کنار همسرش به فعالیت در حزب توده پرداخت و از افراد تأثیرگذار این جریان بود.
... [مشاهده متن کامل]
فعالیت سیاسی [ویرایش]
پیش از انقلاب [ویرایش]
کیانوری با پایان تحصیلات خود در ۱۳۱۹ به ایران آمد و در ۱۳۲۱ به حزب تازه تأسیس توده پیوست. [۱] کیانوری چند سال بعد رهبری شاخه جوانان حزب را بر عهده گرفت و در جریان وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت از طرفداران نهضت ملی محمد مصدق بود، او با فروپاشی سازمان نظامی حزب به همراه بسیاری از رهبران دیگر توده در سال ۱۳۳۴ به اتحاد شوروی گریخت و در ۱۳۳۶ به جمهوری آلمان دموکراتیک مهاجرت نمود.
با اوج گیری جنبش انقلابی ایران در سال ۱۳۵۷ به عنوان دبیر اول حزب توده ایران جای ایرج اسکندری را گرفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. تعداد اندکی از گردانندگان حزب در برلین شرقی که مقر حزب توده در تبعید بود باقی ماندند و دفتر این حزب را در اروپا فعال نگه داشتند.
پس از انقلاب [ویرایش]
کیانوری سیاست جدید حزب توده را در جهت حمایت از انقلاب ایران و ائتلاف با نیروهای مذهبی علیه طرفداران لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تعریف کرد و شعارهای ضدآمریکایی خمینی و طرفدارانش را وجه مشترک مهمی میان حزب توده و این رژیم می دانست. صلاحیت کیانوری و تعداد دیگری از رهبران حزب مانند محمدعلی عمویی و تعدادی دیگر برای انتخابات مجلس اول تأیید شد و این در حالی بود که ایدئولوژی مارکسیستی حزب توده از سوی حکومت جدید به کفر تعبیر می شد . علی رغم حمایت حزب توده از نظام جدید در مقاطعی حساس از جمله در جنگ ایران و عراق و هم چنین قرار دادن اطلاعات محرمانه امنیتی در کودتای نوژه در اختیار مسئولان نظام جدید، ( علی اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات حود چندین بار به ملاقات با نورالدین کیانوری و محمدعلی عمویی در منزل شخصی خود و دریافت اطلاعات سری از آن ها اشاره می کند. [۲] ) استراتژی این حزب در پی تغییر ماهیت و رفتار حکومت شکست خورد. حمایت گاه بیش از حد یک سویهٔ این حزب از روح الله خمینی، و تاکید بر جنبهٔ ضدآمریکایی وی به رهبری کیانوری انجام شد.
زندان [ویرایش]
او در بهمن ماه ۱۳۶۱ همراه با بسیاری از رهبران، اعضا و هواداران حزب دستگیر شد. چند ماه بعد در اعترافات تلویزیونی ضبط شده در زندان که دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ترتیب داده بودند و از تلویزیون ایران پخش شد، رهبران درهم شکسته حزب یک به یک به جاسوسی برای شوروی اعتراف کردند. کیانوری، تکیده و درهم شکسته، اظهار داشت که حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۳۲۰ تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بوده است. [۳].
کیانوری در سال ۱۳۶۸ هنگامی که ۷۴ سال داشت و پس از شش سال حبس و زیر شکنجه قرار گرفتن، در بین زندانیان تنها کسی بود[۴] که حاضر شد نامش در گزارش «گالیندوپل» نخستین نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که از زندان اوین دیدار نمود، مبنی بر شکنجه دیدن و بدرفتاری نوشته شود. او با نشان دادن دست نیمه فلج و انگشت های شکسته و پای آسیب دیده، در حضور مسئولین زندان اوین درباره نحوه شکنجه شدن وحشیانه خود صحبت نمود و همین طور در گزارش اضافه کرد که سه تن از اعضای حزب در سلول های انفرادی به سر می برند، کیانوری هم چنین اتهام جاسوسی و توطئه را رد نموده و اعدام هزاران جوان بیگناه را محکوم کرد. [۵][۶]
او در زندان نامه ای به خامنه ای در خصوص شکنجه های زندانیان نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همین طور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نموده اند. [۷] کیانوری پس از آزادی از زندان اوین تحت مراقبت ویژه وزارت اطلاعات و تا پایان عمر خود در حبس خانگی به سر برد و تحت نظر بود. او در آستانه فروپاشی شوروی با اصلاحات گورباچف مخالفت کرد و بحران و فروپاشی شوروی را به توطئه آمریکا نسبت داد. کیانوری که در سال های آخر عمر خود همچنان از سیاست های حزب توده دفاع می کرد، در ۱۴ مرداد ۱۳۷۸ در گذشت.
کتاب ها [ویرایش]
حزب توده ایران و مسائل میهن انقلابی ما - مجموعه مقالات، مصاحبه ها، سخنرانی ها ۱۳۵۷ - ۱۳۶۰، تهران: انتشارات حزب توده ایران، آذر ۱۳۶۱، ۷۹۳ صفحه.
خاطرات نورالدین کیانوری، ویراستار عبدالله شهبازی، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱، ۶۸۷ صفحه. [۲]
گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
منابع [ویرایش]
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نورالدین کیانوری در گفتگو با مصاحبه گر ناشناس. خاطرات نورالدین کیانوری. چاپ اول. انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱. ص ۱۵.
↑ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران ( کارنامه و خاطرات ۱۳۶۰ ) ، دفتر نشر فرهنگ معاصر اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸، صص ۱۰۸، ۲۲۶، ۲۷۴ ISBN 7 - 3 - 91543 - 964
↑ نفرت بدون فرق گذاری در وب گاه مجله تایمز شماره دوشنبه شانزدهم مه ۱۹۸۳
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وب گاه راه توده
↑ [۱] The Guardian November 17, 1999
↑ CONFESSIONS written by Ervand Abrahamian at Human Rights and Democrasy Library web site
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وب گاه راه توده
*گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
پیوند به بیرون [ویرایش]
مقالات درباره کیانوری در وبگاه راه توده
رده های صفحه: زادگان ۱۹۱۵ ( میلادی ) درگذشتگان ۱۹۹۹ ( میلادی ) فعالان اجتماعی . . .
زندگی شخصی [ویرایش]
نورالدین کیانوری فرزند شیخ مهدی نوری، نوهٔ شیخ فضل الله نوری و از اهالی روستای بلده در مازندران بود. او تحصیلات خود را در ایران و آلمان انجام داد و از دانشگاه آخن دکترای مهندسی راه و ساختمان گرفت. [۱] در سال ۱۳۲۳ با مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما ازدواج کرد. مریم فیروز تا پایان عمر در کنار همسرش به فعالیت در حزب توده پرداخت و از افراد تأثیرگذار این جریان بود.
... [مشاهده متن کامل]
فعالیت سیاسی [ویرایش]
پیش از انقلاب [ویرایش]
کیانوری با پایان تحصیلات خود در ۱۳۱۹ به ایران آمد و در ۱۳۲۱ به حزب تازه تأسیس توده پیوست. [۱] کیانوری چند سال بعد رهبری شاخه جوانان حزب را بر عهده گرفت و در جریان وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت از طرفداران نهضت ملی محمد مصدق بود، او با فروپاشی سازمان نظامی حزب به همراه بسیاری از رهبران دیگر توده در سال ۱۳۳۴ به اتحاد شوروی گریخت و در ۱۳۳۶ به جمهوری آلمان دموکراتیک مهاجرت نمود.
با اوج گیری جنبش انقلابی ایران در سال ۱۳۵۷ به عنوان دبیر اول حزب توده ایران جای ایرج اسکندری را گرفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. تعداد اندکی از گردانندگان حزب در برلین شرقی که مقر حزب توده در تبعید بود باقی ماندند و دفتر این حزب را در اروپا فعال نگه داشتند.
پس از انقلاب [ویرایش]
کیانوری سیاست جدید حزب توده را در جهت حمایت از انقلاب ایران و ائتلاف با نیروهای مذهبی علیه طرفداران لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تعریف کرد و شعارهای ضدآمریکایی خمینی و طرفدارانش را وجه مشترک مهمی میان حزب توده و این رژیم می دانست. صلاحیت کیانوری و تعداد دیگری از رهبران حزب مانند محمدعلی عمویی و تعدادی دیگر برای انتخابات مجلس اول تأیید شد و این در حالی بود که ایدئولوژی مارکسیستی حزب توده از سوی حکومت جدید به کفر تعبیر می شد . علی رغم حمایت حزب توده از نظام جدید در مقاطعی حساس از جمله در جنگ ایران و عراق و هم چنین قرار دادن اطلاعات محرمانه امنیتی در کودتای نوژه در اختیار مسئولان نظام جدید، ( علی اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات حود چندین بار به ملاقات با نورالدین کیانوری و محمدعلی عمویی در منزل شخصی خود و دریافت اطلاعات سری از آن ها اشاره می کند. [۲] ) استراتژی این حزب در پی تغییر ماهیت و رفتار حکومت شکست خورد. حمایت گاه بیش از حد یک سویهٔ این حزب از روح الله خمینی، و تاکید بر جنبهٔ ضدآمریکایی وی به رهبری کیانوری انجام شد.
زندان [ویرایش]
او در بهمن ماه ۱۳۶۱ همراه با بسیاری از رهبران، اعضا و هواداران حزب دستگیر شد. چند ماه بعد در اعترافات تلویزیونی ضبط شده در زندان که دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ترتیب داده بودند و از تلویزیون ایران پخش شد، رهبران درهم شکسته حزب یک به یک به جاسوسی برای شوروی اعتراف کردند. کیانوری، تکیده و درهم شکسته، اظهار داشت که حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۳۲۰ تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بوده است. [۳].
کیانوری در سال ۱۳۶۸ هنگامی که ۷۴ سال داشت و پس از شش سال حبس و زیر شکنجه قرار گرفتن، در بین زندانیان تنها کسی بود[۴] که حاضر شد نامش در گزارش «گالیندوپل» نخستین نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که از زندان اوین دیدار نمود، مبنی بر شکنجه دیدن و بدرفتاری نوشته شود. او با نشان دادن دست نیمه فلج و انگشت های شکسته و پای آسیب دیده، در حضور مسئولین زندان اوین درباره نحوه شکنجه شدن وحشیانه خود صحبت نمود و همین طور در گزارش اضافه کرد که سه تن از اعضای حزب در سلول های انفرادی به سر می برند، کیانوری هم چنین اتهام جاسوسی و توطئه را رد نموده و اعدام هزاران جوان بیگناه را محکوم کرد. [۵][۶]
او در زندان نامه ای به خامنه ای در خصوص شکنجه های زندانیان نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همین طور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نموده اند. [۷] کیانوری پس از آزادی از زندان اوین تحت مراقبت ویژه وزارت اطلاعات و تا پایان عمر خود در حبس خانگی به سر برد و تحت نظر بود. او در آستانه فروپاشی شوروی با اصلاحات گورباچف مخالفت کرد و بحران و فروپاشی شوروی را به توطئه آمریکا نسبت داد. کیانوری که در سال های آخر عمر خود همچنان از سیاست های حزب توده دفاع می کرد، در ۱۴ مرداد ۱۳۷۸ در گذشت.
کتاب ها [ویرایش]
حزب توده ایران و مسائل میهن انقلابی ما - مجموعه مقالات، مصاحبه ها، سخنرانی ها ۱۳۵۷ - ۱۳۶۰، تهران: انتشارات حزب توده ایران، آذر ۱۳۶۱، ۷۹۳ صفحه.
خاطرات نورالدین کیانوری، ویراستار عبدالله شهبازی، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱، ۶۸۷ صفحه. [۲]
گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
منابع [ویرایش]
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نورالدین کیانوری در گفتگو با مصاحبه گر ناشناس. خاطرات نورالدین کیانوری. چاپ اول. انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱. ص ۱۵.
↑ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران ( کارنامه و خاطرات ۱۳۶۰ ) ، دفتر نشر فرهنگ معاصر اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸، صص ۱۰۸، ۲۲۶، ۲۷۴ ISBN 7 - 3 - 91543 - 964
↑ نفرت بدون فرق گذاری در وب گاه مجله تایمز شماره دوشنبه شانزدهم مه ۱۹۸۳
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وب گاه راه توده
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وب گاه راه توده
*گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
پیوند به بیرون [ویرایش]
مقالات درباره کیانوری در وبگاه راه توده
رده های صفحه: زادگان ۱۹۱۵ ( میلادی ) درگذشتگان ۱۹۹۹ ( میلادی ) فعالان اجتماعی . . .