نورالدوله
لغت نامه دهخدا
نورالدوله. [ رُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) احمدبن ارسلان. چهارمین از امرای ایلک خانیه ترکستان شرقی است ، پس از هارون بغراخان بن یوسف خضرخان به امارت رسید. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به آل افراسیاب شود.
نورالدوله. [ رُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) دبیس بن علی بن مزید الاسدی ، مکنی به ابوالاعز و ملقب و مشهور به نورالدوله. دومین از امرای بنی مزید حله است ، از 408 تا 474 هَ. ق. امارت کرد. ( از یادداشت مؤلف ) ( کامل ابن اثیر ج 9 ص 216 ) ( الاعلام زرکلی ج 3 ص 13 ). و نیز رجوع به ابن خلدون ج 4 ص 277 و ابن خلکان ج 1 ص 230 شود.
نورالدوله. [ رُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) دبیس ثانی. وی پنجمین ِ امرای بنی مزید در حله است و از 501 تا 539 هَ. ق. امارت کرد. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
دبیس ثانی وی پنجمین امرای بنی مزید در حله است و از ۵٠۱ تا ۵۳۹ امارت کرد .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید