نوحه سرایی
/nowhesorAyi/
لغت نامه دهخدا
- نوحه سرایی کردن ؛ نوحه خوانی کردن. نوحه گری کردن. نوحه خواندن.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نوحه، نوحه سرایی، سرود عزا
نوحه سرایی، مرثیه، سوگواری، سوگ نامه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
به معنای نوحه گفتن، در مواقع مثل عاشورا که نوحه بگن
ذکر مصیبت