نوحه سرای.[ ن َ / نُو ح َ / ح ِ س َ ] ( نف مرکب ) نوحه سراینده. نوحه گر. که نوحه سراید. که نوحه خوانی کند : گهی معرف سازد به ناکسی خود راگهی کجا نهم این کاسه گاه نوحه سرای. _( l50k )_سوزنی.یاور گرگم به وقت بره ربودن پیش شبان باژگونه نوحه سرایم.سوزنی.|| ( اِ مرکب ) خانه نوحه. ( یادداشت مؤلف ). سرای نوحه. ماتمکده. عزاخانه.
( نوحه سرا ی ) ( صفت ) نوحهخوان : شد تذروش بباغ نوحه سرا عندلیبش بباغ مرثیه خوان . ( هاتف .چا.۳ وحید ص ۱۱۴ )