نوحه سرای

لغت نامه دهخدا

نوحه سرای.[ ن َ / نُو ح َ / ح ِ س َ ] ( نف مرکب ) نوحه سراینده. نوحه گر. که نوحه سراید. که نوحه خوانی کند :
گهی معرف سازد به ناکسی خود را
گهی کجا نهم این کاسه گاه نوحه سرای.
_( l50k )_
سوزنی.
یاور گرگم به وقت بره ربودن
پیش شبان باژگونه نوحه سرایم.
سوزنی.
|| ( اِ مرکب ) خانه نوحه. ( یادداشت مؤلف ). سرای نوحه. ماتمکده. عزاخانه.

فرهنگ فارسی

( نوحه سرا ی ) ( صفت ) نوحهخوان : شد تذروش بباغ نوحه سرا عندلیبش بباغ مرثیه خوان . ( هاتف .چا.۳ وحید ص ۱۱۴ )

پیشنهاد کاربران

بپرس