نوحه خواندن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
زبان گرفتن=
در تداول عامه ، ناله و زاری کردن در مصیبت به آواز بلند و بیان محامد و محاسن مرده را نمودن. ( ناظم الاطباء ) . برای مرده نوحه گفتن. رثاء او کردن. با زاری کلماتی گفتن درباره او نوحه سرایی کردن. ترثیة. رثاء. ندب. ندبه. نوحه.
در تداول عامه ، ناله و زاری کردن در مصیبت به آواز بلند و بیان محامد و محاسن مرده را نمودن. ( ناظم الاطباء ) . برای مرده نوحه گفتن. رثاء او کردن. با زاری کلماتی گفتن درباره او نوحه سرایی کردن. ترثیة. رثاء. ندب. ندبه. نوحه.