نواوری

/now~Avari/

مترادف نواوری: ( نوآوری ) ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی

معنی انگلیسی:
imagination, ingenuity, initiative, innovation, originality, wrinkle

لغت نامه دهخدا

( نوآوری ) نوآوری. [ ن َ / نُو آ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل نوآور. ابتکار. ابداع. بدعت گذاری.

فرهنگ فارسی

( نو آوری ) عمل نو آور . ابتکار . ابداع . بدعت گذاری .

فرهنگستان زبان و ادب

نوآوری
{innovation} [حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] اختراع یا ایده ای نو که در عمل به کار گرفته شود و ارزش افزا باشد

واژه نامه بختیاریکا

( نوآوری ) خو دِراری

دانشنامه عمومی

نوآوری. نوآوری اجرای عملی ایده هایی است که منجر به ساخت کالاها یا خدمات جدید یا بهبود در ارائه کالا یا خدمات موجود می شود. [ ۱] استاندارد ISO TC 279 با عنوان Innovation management به معنای مدیریت نوآوری، نوآوری را اینگونه تعریف می کند: «یک موجودیت جدید یا تغییر یافته، که باعث ایجاد ارزش یا توزیع آن می شود». [ ۲] تعاریف متعدد دیگری نیز توسط افراد مختلف ارائه شده است؛ یک عنصر مشترک در اکثر این تعاریف، تمرکز بر جدید بودن، بهبود و گسترش ایده ها یا فناوری ها است.
نوآوری اغلب از طریق توسعه محصولات، فرایندها، خدمات، فناوری ها، آثار هنری[ ۳] یا مدل های کسب وکار مؤثرتر صورت می گیرد که نوآوران در اختیار بازارها، دولت ها و جوامع قرار می دهند. [ ۴] نوآوری با اختراع مرتبط است، اما با آن یکسان نیست: نوآوری بیشتر مستلزم اجرای عملی یک اختراع برای ایجاد تأثیر معنادار در بازار یا جامعه است، و همه نوآوری ها به اختراع جدید نیاز ندارند. [ ۵]
یک تعریف نوآوری، اجرای صحیح ایده های خلاق است. [ ۶] نوآوری عبارت است از انتخاب ایده های درست و اجرای صحیح فرایند تبدیل آن به محصولات، خدمات، و فرآیندهایی به منظور دستیابی به سود و رشد. اگر یک سرمایه گذار بخواهد ظرفیت نوآوری خود را افزایش دهد، سطح بالایی از خلاقیت مورد نیاز است. [ ۷] ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و از طریق جمع آوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه می یابد. در فرایند کاربردی شدن ایده جدید، به صورت محصول، فرایند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهره وری باید توجه شود. [ ۸] نوآوری زمانی رخ می دهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی از چرخه فناوری و جویبار نوآوری، بتواند به کمک انجام دگرگونی های ناپیوسته در سازمان به امتیازهای حاصل از آن ها برسد. [ ۹] در واقع در دنیایی که سریع در حال تغییر است، ضرورت نوآوری افزایش میابد. [ ۱۰] لذا نوآوری برای رشد، ادامه دادن به رقابت، و تطبیق با نیازهای در حال تغییر مشتری، ضروری است. [ ۱۱]
پدیده نوآوری چند بعدی و بسیار پیچیده است. [ ۱۲] "نوآوری همراه است با توان دیدن اتصالات، برای تعیین فرصتها و کسب مزیت از آنها. نوآوری، ایجاد تغییر است که در چندین فرم مختلف انجام می شود. نوآوری محصول Product Innovation از طریق تغییر در چیزها، نوآوری فرآیند Process Innovation از طریق تغییر در روش ایجاد و انتقال، نوآوری جایگاه Position Innovation از طریق تغییر در مفهوم معرفی محصولات و خدمات، و نوآوری الگو Paradigm innovation از طریق تغییر اصول مدلهای ذهنی که چارچوب فعالیتهای سازمان را شکل می دهد. [ ۱۳]
عکس نوآوری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

innovation (اسم)
تغییر، ابداع، بدعت، نو اوری، چیز تازه

پیشنهاد کاربران

تعریف نوآوری:اختراعی که به تولید رسیده باشد نو آوری نامیده می شود.
نوآوری : innovation
خلاقیت : Creativity
اثربخشی : Effectiveness - Efficacy
بهره وری : Productivity
سودآوری : Profitability
بازدهی : efficiency
کارآمدی : Practicality
استعداد : Talent
کاربرد عملی اندیشه ها در جهت تامین هدفهای سازمان به روش موثری است.
نوگرایی
ابداع، اختراع، ابتکار
اختراع

بپرس