نواور


مترادف نواور: ( نوآور ) مبتکر، مبدع، مخترع، متجدد، نوآفرین

معنی انگلیسی:
artificer, creative, ingenious, innovator, original, pregnant

لغت نامه دهخدا

( نوآور ) نوآور. [ ن َ / نُو آ وَ ] ( نف مرکب ) مبدع. مبتکر. نوآورنده.

فرهنگ فارسی

( نو آور ) مبدع . مبتکر . نو آورنده .

فرهنگستان زبان و ادب

نوآور
{innovator} [حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] کسی که نوآوری می کند

واژه نامه بختیاریکا

( نوآور ) ز خو دِرار

مترادف ها

innovator (اسم)
بدعت گذار، مبتکر، نو اور

فارسی به عربی

مبتکر

پیشنهاد کاربران

نوآور:کار جدید
نوآفرین
�جمله سازی�مثل
نوآور:اختراع
سلام
زهرا عابدی هستم
نوآور : ابداع ، نو آورنده ، کسی که چیزی را ابداع کند
جدید، به روز ، کسی که نواوری میکند
نوآور: پدیدآورنده
مبتکر

بپرس