نواق

لغت نامه دهخدا

نواق. [ ن َوْ وا ] ( ع ص ) رائض شتران و درست و نیکو کننده آنها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه شتران را رام و دستاموز می کند. ( ناظم الاطباء ). || اصلاح کننده ورائض امور. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). زیرک و بافِراست در کارها و کارآزموده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

رائض شتران و درست و نیکو کنند. آنها . آنکه شتران را رام و دستاموز می کند . یا اصلاح کننده و رائض امور . زیرک و بافراست در کارها و کار آزموده .

پیشنهاد کاربران

بپرس