نوافلاطونی

/now~aflAtuni/

فرهنگ فارسی

افلاطونیان جدید یا فلسفه نو افلاطونی آخرین مکتب فلسفی یونانی و رومی که به علت آنکه موسسان آن به فلسفه افلاطون توجه نمودند به فلسفه نوافلاطونی شهرت یافت . با آنکه فلاسفه متعددی از جمله فیلون یهودی در رونق دادن این مکتب تاثیر داشته اند ولی موسس اصلی آن را باید افلوطین ( فلوطین ) دانست . فلسفه نو افلاطونی جنبه عرفانی شدید دارد. به اعتقاد نو افلاطونیان همه جهان از وجود یکتا و واحدی به طریقه فیض صدور یافته است . به این ترتیب که از ذات احدیت عقل کل صدور یافت و از عقل کل نفس کل پدید آمدند و سپس اشیائ مادی. از پیروان عمده افلوطین پروفوریوس ایامبلیخس و پروکلس و هوپاتیا را باید ذکر کرد. یوستینیانوس ( ژوستینین ) امپراطور روم در سال ۵۲۹ میلادی مکتب های فلسفی را بست و به این طریق مکتب نو افلاطونی نیز تعطیل شد اما تاثیر آن همچنان بر جای ماند . فلسفه نو افلاطونی در عهد خسرو انوشیروان ( ۵۷۹ - ۵۳۱ م . ) بسبب مهاجرت عده ای از فلاسفه مکتب آتن به این سرزمین در ایران رواج یافت . در دوره اسلامی ترجمه هائی که در حوزه علمی بغداد از آثار فلوطین و وافلاطونیان بعربی صورت گرفت وسیله رواج این فلسفه در ممالک اسلامی گردید .

فرهنگ عمید

مکتب فلسفی یونانی که جنبۀ عرفانی داشته و جهان را پرتوی از ذات خدایی می داند و چون مؤسس آن فلوطین (پلوتن ) به فلسفۀ افلاطون توجه نموده به فلسفۀ نوافلاطونی شهرت یافته.

پیشنهاد کاربران

در زبان تخصصی فلسفه میگنNeoplatonic یعنی مکاتب نو افلاطونی

بپرس