نواسه. [ ن َ س َ / س ِ ] ( اِ ) نبیره. فرزندزاده عموماً، دخترزاده خصوصاً . ( از برهان قاطع ). سبط. ( از مهذب الاسماء ). عقب. ( دستور اللغة ) ( مهذب الاسماء ). نوه. نبه. نبسه. ( یادداشت مؤلف ). نواشه. ( فرهنگ اسدی ).