نواحل. [ ن َ ح ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ناحلة. رجوع به ناحلةشود. || ج ِ ناحل ، به معنی تیغ تنک باریک.( آنندراج ). السیوف النواحل ؛ شمشیرهائی که بر اثر کثرت استعمال دم آن ساییده شده است. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
جمع ناحله است ٠ یا جمع ناحل به معنی تیغ تنک باریک ٠ السیوف النواحل : شمشیرهائی که بر اثر کثرت استعمال دم آن سابیده شده است ٠