نوائب. [ ن َ ءِ ] ( ع اِ ) مصیبت ها. ( غیاث اللغات )( ناظم الاطباء ). سختی ها. کارهای دشوار. ( ناظم الاطباء ). ج ِ نائبة. رجوع به نوایب و نائبة شود: هرکه را انیاب نوائب به سموم هموم خسته می گرداند به تریاق اشفاق او تداوی می ساخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 3 ). || تب هائی که به طور نوبه آید. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع نایبه ( نائبه ) سختیها مصیبتها:... و نوایب زمان از این درگه با جاه مصروف دارادا .
پیشنهاد کاربران
علایق ِ روزگار ؛ گرفتاری و بستگی به امور معیشت. ( ناظم الاطباء ) : بسبب نوازل محن و عوارض فتن و عوایق ایام و علایق روزگار تیر تمنی ایشان بهدف مراد نمیرسید. ( ترجمه تاریخ یمینی ) .