کوس نودولتی از بام سعادت بزنم
گر ببینم که مه نوسفرم بازآید.
حافظ.
|| کسی که به مسافرت آموخته نباشد. کسی که عزم میکند نخستین سفر را، یعنی نخستین سفری است که مسافرت میکند. ( ناظم الاطباء ). آنکه بار اول به سفر رفته است. ( یادداشت مؤلف ). که نخستین بار است به سفر رفته و تجربه کافی در مسافرت ندارد و جهاندیده و مجرب نیست : همسفران جاهل و من نوسفر
غربتم از بی کسیم بیشتر.
نظامی.
پیشتر از جنبش این تازگان نوسفران و کهن آوازگان.
نظامی.
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
حافظ.