نو دمیدن

لغت نامه دهخدا

نو دمیدن. [ ن َ / نُو دَ دَ ] ( مص مرکب ) تازه روییدن. سر زدن :
آمد نوروز و نو دمید بنفشه
بر ما فرخنده باد و بر تو مرخشه.
منجیک.

فرهنگ فارسی

تازه روییدن ٠ سرزدن ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس