نهیک
لغت نامه دهخدا
نهیک. [ ن ُ هََ / ن َ ] ( ع اِ ) کرمی است شبیه کیک که نیش وی به نیش زنبور ماند و آن را حرقوص نیز نامند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حرقوص. جانورکی است شبیه کیک. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).، نه یک. [ ن ُه ْ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) تُسْع. تسیع. ( از منتهی الارب ). یک جزء از نه جزء چیزی. ( ناظم الاطباء ). یک چیز از نه چیز. یک نهم. یک بخش از نه بخش.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید