نهوس. [ ن َ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ). نهاس. ( متن اللغة ) ( آنندراج ). اسد. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || گرگ. ذئب. نهاس. ( از متن اللغة ).و رجوع به نَهّاس شود.