( نهشلة ) نهشلة. [ ن َ ش َ ل َ ] ( ع ص ) تأنیث نهشل است. رجوع به نهشل شود. || ( مص ) کلانسال شدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). سالخورده و پیر و مضطرب و لرزان شدن. ( از متن اللغة ). || گزیدن به دندان از لهو و بازی. ( منتهی الارب ). به تجمیش کسی را گاز گرفتن. ( از اقرب الموارد )( از متن اللغة ). || همچو سخت گرسنه خوردن.( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). مانندکسی که سخت گرسنه باشد خوردن. ( از ناظم الاطباء ). فهونهشل. ( متن اللغة ). || بر ناقه مستعار سوار شدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سوار شدن. ( از متن اللغة ). رجوع به معنی قبلی شود.