نهشل

لغت نامه دهخدا

نهشل. [ ن َ ش َ ] ( ع اِ ) اسم عربی شقاقل است. ( تحفه حکیم مؤمن ). شقاقل. گزر دشتی. ( ناظم الاطباء ) زردک صحرائی. شقاقل. ( برهان قاطع ). || گرگ. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). ذئب. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || چرغ. ( منتهی الارب )( مهذب الاسماء ). صقر. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || ( ص ) پیر کلانسال لرزنده رعشه رسیده از پیری با اندکی طاقت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). تأنیث آن نهشلة است. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || آنکه با ولع غذا خورد که گوئی سخت گرسنه است. ( از متن اللغة ). رجوع به نهشلة شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گرگ ذئب . ۲ - چرغ . ۳ - پیر کلان سال لرزنده .

فرهنگ معین

(نَ شَ ) (اِ. ) ۱ - شقاقل . ۲ - گرگ . ۳ - پیر، پیری که به رعشه و لرزه افتاده باشد.

فرهنگ عمید

شقاقل، زردک صحرایی.

پیشنهاد کاربران

بپرس