نهشتن


معنی انگلیسی:
put

لغت نامه دهخدا

نهشتن. [ ن ِ هَِ ت َ ] ( مص ) نهادن. گذاشتن. نهستن. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نشاندن. نصب کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نهادن گذاشتن نهستن نشاندن نصب کردن .

فرهنگ عمید

۱. نهادن، گذاشتن.
۲. نشاندن، نصب کردن.
۳. (مصدر لازم ) رسوب دادن.

پیشنهاد کاربران

در پاسخ به کاربر خلیل ارجمندی:
گرامی، بُن کنونیِ " نِهشتن"، " نِهِل" می باشد.
نِهِشتن = نِهِلیدن
پیشوندها رویِ بُنهایِ کُنونیِ واژگان دگرگونی پدید نمی آورند: در زبانِ پارسی بُن کنونیِ "هِشتن"، " هِل" می باشد؛ از همین رو بُن کنونیِ " نِهشتن"، " نِهِل" می باشد. " نهشتن" دارایِ پیشوندِ " نِ" است که برآمده از پیشوندِ " نی" در زبانهای اوستایی و پارسی میانه است که در اینجا عملگری برای نشان دادنِ " پایین، به پایین، زیر، به زیر " است.
...
[مشاهده متن کامل]

کارواژه یِ " نهشتن" با کارواژه یِ " نهادَن" تنها در پیشوندِ " نِ" همسانی دارند وگرنه این دو واژه از زیشه های نایکسان هستند و به هیچ روی یکی نیستند .
" هشتن" از کارواژه یِ " نهشتن"، از ریشه " هرز" اوستایی است.
"هادن" از کارواژه یِ " نِهادن" از ریشه یِ " هَد:had" اوستایی است.

کارواژه "نِهشتن" از یک تکواژِ پیشوندی " نِ " و کارواژه "هشتن " ساخته شده است.
بمانندِ ( نمودن )
کارواژه "هشتن" دارای تواناییِ پیشوندپذیریِ بالایی است.
نمونه: پیش هشتن، درهشتن، پرهشتن و. . .
نهشتن=مصدر بن گذشته=نهشت بن حال=نه

بپرس